کد قالب کانون تاریخ انبیاء

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 216
بازدید دیروز : 28
بازدید هفته : 1238
بازدید ماه : 14174
بازدید کل : 40929
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 16 خرداد 1402

تعبیر خواب آدم و حوا

آرى ، سركشىِ شيطان يا حسدى كه به مقام آدم برد او را از درگاه پرفيض الهى دور كرد و از رحمت بى كرانش محروم ساخته و براى هميشه رانده درگاه الهى كرد. و اين فرمان درباره اش صادر شود:

فاخرج منها فانّك رجيم و انّ عليك لعنتى الى يوم الدّين (12)؛

از آسمان ها (و صفوف ملائكه ) خارج شود كه تو رانده درگاه منى . و مسلما لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود.

شيطان كه متوجّه شد همه مشقت هايى كه در راه عبادت كشيده بود تا به مقام قرب حق تعالى برسد از بين رفت ، نوميدانه گفت :پروردگارا حال كه چنين است ، پس مرا تا روز بازپسين مهلت بده و زنده ام بگذار! (13) خداى تعالى قسمتى از حاجتش را برآورد و بدو فرمود: تو تا آن روزِ معيّن ، مهلت داشته و زنده خواهى ماند. (14) اما از ان جا كه اساس همه خوارى هايى كه دچار شده بود از وجود آدم و سجده نكرده به او مى دانست ، كينه او و فرزندانش را بردل گرفت و عداوت آن ها براى هميشه در قلبش جاى گير شد. و از اين رو نتوانست خوددارى كند و پس از اين كه خداوند درخواستش را پذيرفت پرده از روى كينه قلبى خود برداشت و بلكه خدا را نيز در اين باره مقصّر دانست و گفت :حال كه مرا گمراه كردى من هم بر سر راه راست تو در كمين آن ها مى نشينم و (براى گمراه ساختنشان راه را بر ايشان مى بندم ) از پيش رو و پشت سر و قسمت راست و چپشان بر آن ها در مى آيم (و به هرترتيبى شده گمراهشان مى سازم ) و خواهى ديد كه بيشترشان شرط سپاس تو را نخواهند گزارد. (15) براى اين منظور انواع كارهاى بد را برايشان جلوه خواهم داد و با وعده و وعيد آرزومندشان مى كنم و تنها بندگان با اخلاص مى توانند از گمراهى من در امان بمانند و مرا بدان ها راهى نيست ، وگرنه ما بقى آن ها را اغوا كرده و گمراه خواهم ساخت .

خداى متعال نيز براى آن كه آدم و فرزندانش دچار وسوسه هاى شيطان نشوند، در جاهاى بسيارى هشدار داد كه شيطان دشمن آشكار شماست ، هشيار باشيد تا شما را از راه راست به در نكند و (همان گونه كه خود بدبخت شد) سبب بدبختى شما نشود و به دست او به شقاوت نيفتيد. آگاه باشيد كه وعده هاى شيطان دروغ است و شما را جز به كارهاى زشت و منكر وادار نكند، و اين مضمون را در چند جا تكرار كرد:

ولايصدنكم الشيطان انه لكم عدون مبين (16)

و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد كه او دشمن آشكار شماست .

هم چنين به زبان پيمبران خود و در جهان ديگرى از انسان ها پيمان گرفت كه از شيطان پيروى نكنند، از راه راست دست نكشند و دشمن آشكار خود را از ياد نبرند و اين پيمان را به پيغمبر بزرگوار وحى فرمود:آيا اى پسران آدم به شما نسپردم كه شيطان را پرستش نكنيد كه وى دشمن آشكار شماست ! (17)

از سوى ديگر شيطان و پيروانش را از دوزخ و عذاب هاى سخت روز جزا بيم داده و فرمود:بدان كه محققا جهنم را از تو و پيروانت پُر خواهم كرد... و وعده گاه گمراهانى كه از تو پيروى كنند دوزخ خواهد بود... و همگى بدانند كه حزب شيطان مردمان زيان كارى هستند (18)

تعليم اسماء

به دنبال آن چه گذشت خداى تعالى روى حكمت و صلاحى كه خود مى دانست اراده فرمود تا پرتوى از نور علم خويش را به دل اين مخلوق بتاباند و به همين منظور اسماء را به وى تعليم فرمود و نام ها، يا رموز و حقايقى را بدو ياد داد و امانتى را كه آسمان ها و زمين و حتى فرشتگان تاب تحمل آن را نداشتند بردوش او گذاشت ، و در ضمن بدين وسيله پاسخ مشروح ديگرى به فرشتگان خود كه مى خواستند به راز اين خلقت پى ببرند داد، و سبب آن همه عظمت و بزرگى اين مخلوق را به آن ها شناساند.

حال : آن اسمايى كه به وى تعليم فرمود چه بود؟ آيا نام هاى معيّنى بود يا تمام نام ها - از هر موجود و هر زبان تا روز قيامت - بود و همين به تنهايى - سبب آن همه عظمت انسان گرديد؟ يا منظور از اسماء نه فقط يادگرفتن اسم و لفظ بود، بلكه خواص و رموز و معانى آن ها را هم خداوند به وى ياد داد، زيرا آگاهى از لفظ به تنهايى فضيلت چندانى ندارد. يعنى آن چه را آدم و فرزندان او تا روز قيامت بدان احتياج دارند اعمّ از خوراك ، پوشاك ، صنايع ، لغات و... يعنى منظور از اسماء، موجودات و به اصطلاح مسمّياتى بودند كه داراى حيات ، عقل ، شعور و درك بوده و در پس پرده غيبت الهى پنهان بودند كه خداوند آدم را از وجود آن ها مطّلع گردانيد و حقيقت آنان را براى آدم آشكار ساخت ؟ اينها نظرهايى است كه در روايات و تفاسير به اختلاف آمده و به هرحال خداوند انسان را به مقام علم و آگاهى از حقايقى مفتخر ساخت و به عظمت و استعداد او را به منصه ظهور رسانيد، و سپس آن حقايق و رموز، يا ان افراد پاك و مقدّس ‍ را برفرشتگان عرضه كرد و فرمود:اگر راست مى گوييد مرا از اسماء اين ها خبر دهيد؟ (19)

آن ها در پاسخ عجز خود را اظهار كردند، و ضمنا فرصتى به دست آوردند تا از سؤ ال و يا اعتراض قبلى خود پوزش ‍ بخواهند و از اين رو گفتند:پروردگارا تو منزّهى و ما جز آن چه تو به ما آموخته اى ، علمى نداريم و به راستى كه تويى دانا و حكيم (20)

خداى تعالى نيز براى اين كه آنان را به گوشه اى از اسرار كار خود واقف سازد و حكمتى از حكمت هاى خلقت خود را درباره انسان به آنان يادآور شود، و علّت امتياز اين خلقت را در ربودن منصب خليفة اللّهى بازگو نمايد فرمود:مگر به شما نگفتم كه من غيب آسمان ها و زمين را مى دانم و از هر آن چه آشكار كرديد و يا نهان داشتيد، آگاهم (21)
آدم خاكى زحق آموخت علم
نام و ناموس ملك درهم شكست

تا به هفتم آسمان افروخت علم
كورى آن كس كه با حق در شك است

 

خلقت حوّا

بدين ترتيب آدم ابوالبشر آفريده شد و مسجود فرشتگان گرديد و به اين مقام بزرگ نايل آمد كه شايسته منصب خليفة اللهى حق شود، اما نيروها و غرايزى كه از روى حكمت الهى در وجودش نهفته بود براى ادامه زندگى ، نيازمندى هاى ديگرى برايش به وجود آورد، از طرفى هدف از اين خلقتِ با ارزش و امتيازهايى كه بدو داده شد، تنها شخص آدم و آن يك فرد به خصوص نبود، بلكه خدا مى خواست تا از او نسل هاى ديگر و انسان هاى بيشترى به وجود آورد و ارزش ‍ واقعى و گوهر اصلى اين نوع خلقت را ميان افراد باتقوا و بندگان با اخلاص خود به فرشتگان بنماياند. به همين جهت ، به خلقت فرد ديگرى از اين نوع احتياج بود تا زوج وى گردد و نسل آدم از آن دو در جهان پديد آيد.

و از سوى ديگر آدم از تنهايى رنج مى برد و مونسى مى خواست تا موجب آرامش دل و آسايش جان او شود و از تنهايى برهد. به همين دليل بود كه خداى تعالى حوّا را از زيادىِ گِلى كه آدم را از آن خلق كرده بود، آفريد و جان و روح در كالبدش دميد و همانند آدم خلقتش را كامل گردانيد.

و در روايتى است كه خداوند حوّا را از بدنِ خود آدم آفريد، و چون مردان از آب و گِل خلق شده اند، همّت و هدفشان رسيدن به همان آب و گِل (و ازدياد آن ) است ، و زنان چون از مردان آفريده شده اند، همّت و هدفشان مردانند(يعنى تا جاى ممكن ، بايد آن ها را از معاشرت با مردان حفظ كرد). (22)

به هر صورت حوّا خلق شد و با خلقت وى ، آدم ابوالبشر در دل خود احساس آرامش كرد و از وحشت تنهايى رهايى يافت ، اما آن دو احتياج به خوراك ، پوشاك و مسكن داشتند. خداى تعالى براى برطرف كردن اين نيازمندى ها و فراهم ساختن انواع نعمت ها، آندو را در بهشت سكونت داد، و بدين منظور خطاب زير را صادر فرمود:

يا آدم اسكن انت و زوجك و كلا منها رغدا حيث شئتما و لاتقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين (23)؛

اى آدم تو و همسرت در بهشت مسكن گزينيد و از خوراكى هاى آن (وهرجاى آن ) خواستيد به فراوانى و خوشى بخوريد، ولى به اين يك درخت نزديك نشويد كه از ستم گران خواهيد شد.

هم چنين خداوند به آن دو گوش زد كرد كه كينه اى را كه ابليس از شما در دل دارد فراموش نكنيد و از دشمنى او غافل نشويد و به هوش باشيد كه شيطان شما از بهشت بيرون نكند.

فقلنا يا آدم هذا عدوّ لك و لزوجك فلا يخرجنّكما من الجنّة فتشقى

پس گفتيم : اى آدم ! اين (ابليس ) دشمن تو و (دشمن ) همسر توست ؛ مبادا شما را از بهشت بيرون كند كه به زحمت خواهى افتاد.

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: تاریخ انبیاء